این روزها بحث افزایش قیمت بنزین به یکی از موضوعات داغ تبدیل شده و نظرات مختلفی در حمایت یا مخالفت با این موضوع مطرح میشود. در این میان، رسانهها نقش بسیار مهمی ایفا کرده و به بررسی جوانب مختلف این مسئله میپردازند.
معاون اول رئیسجمهور در مراسم معارفه وزیر جدید نفت به این موضوع اشاره کرد که «کدام عقل سلیم میتواند بپذیرد که بنزین را با دلار وارد کنیم و آن را با قیمت ۱۵۰۰ تومان بفروشیم؟ البته در حال حاضر قصد نداریم اقدامی انجام دهیم و نمیخواهیم بگویند عارف نظری داده و دولت به دنبال آزادسازی است، اما اینها واقعیتهایی هستند که باید به آنها توجه کرد.»
بیان این نکات از سوی مقامات دولتی در شرایط کنونی، بیشتر به عنوان یک انتقاد غیرموجه به نظر میرسد و ممکن است عواقب سنگینی به همراه داشته باشد. اگر عقل سلیم چنین چیزی را میگوید، قطعاً نکات دیگری نیز وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. عقل سلیم به این موضوع نمیپردازد که آیا این کالا وارد میشود یا خیر، بلکه به ارزش واقعی آن و اینکه آیا خرید و فروش آن مطابق با این ارزش انجام میشود یا نه، توجه دارد. به عنوان مثال، خیار که تمام اجزای آن از جمله بذر، کود، آب، زمین و کارگر داخلی است و حتی عدم مصرف آن مشکلی ایجاد نمیکند، چرا باید قیمت بالایی داشته باشد؟
اگر خیار میتواند کیلویی ۷۰هزار تومان باشد (قیمت دیروز در مغازه) چرا بنزین لیتری ۳۰هزار تومان نباشد؟ اگر ماجرا این اندازه ساده است که عقل سلیم هم به آن حکم میکند پس چرا فوری ادامه دادید که فعلاً نمیخواهیم کاری کنیم و نگویید دولت و عارف دنبال آزادسازی است؟ پس مهمتر از قیمت بنزین چیز دیگری است. مسئله این که یا آوردن بنزین با لیتری ۳۰۰۰۰تومان و فروش آن به ۵درصد قیمت خرید مطابق عقل سلیم است که شما نباید متعرض آن باشید یا این اقدام مطابق عقل سلیم نیست؛ ولی جامعه از آن دفاع میکند و شما هم از ترس بلافاصله حرف خود را اصلاح میکنید که مبادا برداشت آزادسازی قیمت شود.
طبیعی است که ما این اقدام را بر اساس عقل سلیم نمیپنداریم؛ اما همان مردمی که از چنین رفتارهایی دفاع میکنند، در نهایت این انتخابات را رقم زدند. آیا در آنجا نیز بر اساس عقل سلیم عمل نکردند؟ نه، آقای عارف! ما یا به طور کامل از ماجرا غافل هستیم یا نمیتوانیم به درستی درک کنیم. زیرا مردم شاهد بسیاری از اقدامات نابخردانه و غیرمنطقی هستند که دولتهای قبلی به آنها توجهی نکردهاند و حالا شما را به میدان آوردهاند تا این مسائل را حل کنید. سپس وقتی نوبت به بنزین رسید، با کمال میل از سیاستهای منطقی دولت دفاع کنند.
این نحوه فروش بنزین با عقل سلیم مغایرت بیشتری دارد یا فیلترینگ؟ به پیر به پیغمبر حقیقت را بگویید! همهگونه فیلترینگ چه فیلترینگ فضای مجازی چه فیلترینگ رسانه رسمی و چه فیلترینگ شفافیت، چه فیلترینگ جذب نیروی انسانی، چه فیلترینگ سهمیهبندی و…. از نظر شما این نحوه رفتار با زنان در مقایسه با این سیاست فروش بنزین کدامیک بیشتر با عقل سلیم تطابق یا تعارض دارد؟ هرکدام است آن را خودتان بگویید.
مسئله این است که ماجرای ایران را نمیتوان از قیمت بنزین آغاز کرد. عقل سلیم با هر نوع قیمتگذاری (جز موارد استثنا) در کالاهای رقابتی مخالف است. اگر میخواهید خیلی راحت بفرمایید تمام این نوع قیمتگذاریها یا فیلترینگها را بردارند تا معلوم شود جایگاه هر کالا و هر فرد کجاست؟ مسئولان محترم سیاستهای منطبق بر عقل سلیم را به مردم آموزش ندهند.این وضعیتی است که دستپخت دولتهاست.
لطفاً بفرمایید تفاوت سیاستهای شما با دولتهایی که چنین میراثی را به ارمغان گذاشتهاند، در چیست؟ و الا آموزش یا یادآوری عقل سلیم به مردم کار مسئولین دولتی نیست. شما از چند دهه پیش در این ساختار بودهاید. رئیس دانشگاه تهران، وزیر ارتباطات، معاون اول رئیسجمهور در گذشته و حال، نماینده مجلس و انواع مجامع ریز و درشت کشور.
این سیاست که به عقیده درست شما مغایر با عقل سلیم است، میراث همین ساختار است. دستاندرکاران همواره میدانستند و میدانند که سیاست انرژی در ایران فراتر از مغایرت با عقل سلیم نوعی خیانت به مردم و نسل آینده این سرزمین نیز هست؛ ولی با آگاهی از این واقعیت همچنان این سیاست تداوم داشته و حتی تشدید هم شده است و قیمت امروز بنزین به کمترین ارزش تاریخی خود رسیده است. اشتباه نکنید، توپ در زمین دولت است. همچنان که در گذشته هم در زمین دولتها بود، ولی همیشه میخواستند آن را به زمین مردم بیاندازند و این کار مغایر با عقل سلیم است؛ چون مردم دولت را آوردهاند که این مسئله و موارد مشابه را حل کند.
منبع:
خبر آنلاین