صنعت نفت یکی از مهم ترین محرک های اقتصاد کشور است که به توجه بسیاری نیاز دارد و گفته می شود که کسری بودجه، کمشکل بزرگ صنعت نفت شده است.
کشورهای دارنده نفت خام، تمرکز زیادی بر ارتقا تولید و صادرات دارند و بخش بزرگی از بودجه را صرف صنعت نفت می کنند.
یکی از بیمهریهای بودجه سال ۱۴۰۳ به طرحهای عمرانی و توسعهای، کاهش یا صفر شدن منابع برای توسعه طرحهای نیمهتمام است؛ موضوعی که باعث نگرانی مردم شده که آیا این دولت فقط دولت هزینه است و به توسعه اعتقادی ندارد؟
به دنبال تصویب کلیات بودجه سال۱۴۰۳، یکی از بخشهای قابلتوجه منابع که حکایت از تغییرات عجیب و غریب داشت، کاهش منابع برای توسعه طرحهای توسعهای و نیمهتمام بود. بسیاری از شرکتهای زیرمجموعه پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران از جمله بخشهایی هستند که با کمبود منابع برای طرحهای توسعهای خود در سال جاری مواجه شدهاند. هرچند وزارت نفت در بوق و کرنا کرده که برای توسعه میادین نفتی از کنسرسیومهای داخلی بهره گرفته، اما این بدان معنا نیست که این وزارتخانه از منابع بودجهای کل کشور برای بخشهای توسعهای یا نوسازی بهره گرفته است.
بودجه سال جاری یکی از فقیرترین بودجهها برای بخش سرمایهگذاری و توسعهای کشور محسوب میشود. این موضوع فقط مختص به صنعت نفت نیست و همه بخشهای زیربنایی از فقر منابع مالی در سال جاری رنج میبرند زیرا بخش بزرگی از منابع بودجهای کشور صرف هزینههای جاری دولت خواهد شد.
با تحریم هیچ اقدامی کارساز نیست
مرتضی بهروزیفر درباره توقف طرحهای نیمهتمام توسعهای شرکتهای زیرمجموعه نفت به دلیل کسری بودجه گفت: این کسری بودجه به قدری بالاست که حتی با کم کردن دستمزد و حقوق کارکنان باز هم قابل تامین نیست. یکی از مشکلات پروژههای صنعت نفت تامین مالی و در کنار آن، مشکل اصلی که همان تکنولوژی و تجهیزات است. اگر بخواهم آینده این طرحها را ساده تفسیر کنم باید بگویم تا زمانی که مساله تحریمها حل نشود، تامین مالی نداشته باشیم و برای تامین تکنولوژی و تجهیزات با دنیا در ارتباط نباشیم هیچ مشکلی حل نخواهد شد و فقط مصداق چرخیدن دور خود است.
او در ادامه با اشاره به اینکه حتی ارتباط ما با چین هم موثر نخواهد بود، گفت: حتی نفتی که به چین فروخته میشود در واقع به شرکتهای اصلی آن فروخته نمیشود. در اصل شرکتهای بزرگ و معتبر چین هیچگونه خریدی از ما ندارند و فقط پالایشگاههای کوچک نفت ایران را میخرند که هیچ مراوده مالی و ارتباطی با دنیا ندارند.
بهروزیفر تصریح کرد: این مشتریان نفت ایران در حقیقت شرکتهایی هستند که گوشهای از چین افتادهاند و فقط بازار داخلی را بدون مراوده با دنیا تامین میکنند. تحریمهای نفتی ایران به حدی جدی است که هیچ شرکت چینی نمیآید خودش را در معرض ریسک تحریمها قرار دهد و با ایران کار کند. از این مهمتر اینکه بازگشت پول نفت است. درست است که به چین نفت میفروشیم ولی آیا توانایی برگرداندن پول را هم داریم یا خیر؟
او گفت: نوسازی و توسعه صنعت نفت با این رویه صورت نخواهد گرفت، مگر در صورت رفع تحریمها؛ اگر تحریمها رفع نشود هیچ عملی در صنعت نفت امکانپذیر نخواهد بود و فقط وضعیت را روزبهروز بدتر میکند.
مدیریت ضعیف
حسن مرادی کارشناس انرژی نیز در همین رابطه گفت: صنعت نفت یک صنعت بسیار پیچیده و دارای ابعاد و پارامترهای مختلفی است. ما در حقوق تجارت یک اصطلاحی داریم به نامMarket force . این بدان معناست که نیروهای بازار از اطراف به صنعت نفت فشار میآورند و آن بخش راهبری که باید در جلوی عرشه حرکت کرده و صنعت را اداره کند، ناتوان است. مثلا در بخش مدیریت مخازن نیاز بازار اقتضا میکند که نفت استخراج کرده و بفروشیم و پول آن را به طرحهای عمرانی تزریق کنیم اما این کار انجام نمیشود و حتی برای انجام آن گروهی بحث صیانت از مخازن را مطرح میکنند، در نتیجه هدف دچار نقصان میشود و ما از جای دیگر ضرر میکنیم چون کارایی مخزن و راندمان مخزن را کم میکنیم. بنابراین در طرحهای توسعهای لازم است یکبار برای همیشه دولت تکلیف خودش را روشن کند.
منبع:
جهان صنعت