مهدی رستمیمعز _ کارشناس و فعال معدنی
گاهی گفته میشود که ارزش تولیدات معدنی کشور کمتر از ارزش سوختی است که در فرآیند تولید آن، مصرف میشود. این موضوع پیشازاین هم به اشکال دیگر مطرح شده بود، اما واقعیت این است که مزایا و معایب فعالیت در برخی عرصهها را نمیتوان تنها با کفه ترازو سنجید، بلکه مسائل دیگری هم در این زمینه دخیل است. بهعبارتدیگر، نیاز به برخی کالاها گاهی هزینههایی را بر جامعه تحمیل میکند که ناگزیر است. بهطورمثال، اگر برای اداره معدنی یارانه پرداخت میشود، شاید در بخش تولید و در صنایعی که از آن ماده معدنی تغذیه میکند، بتوان هزینهها را جبران کرد. پس نمیتوان با ملاک قرار دادن یک شاخص، حکمی کلی صادر کرد. یکی از ویژگیهایی که باعث ادامه حیات تولید در شرایط سخت فعلی شده، تفاوت نرخ سوخت در کشور با نرخ جهانی و منطقهای آن است. بنابراین، اگر بدون توجه بهتمامی جوانب اقدام به اصلاح نرخ سوخت شود، تعطیلی و رکود بسیاری از معادن را بهدنبال دارد. البته این بهمعنای بیتوجهی به مدیریت سوخت و نظارت نداشتن بر آن نیست. در شرایط عادی هم، اگر بهسوی برداشت یارانه سوخت پیش میرویم، باید این درآمد جای دیگری هزینه شود وگرنه چرخه تولید دچار نقصان خواهد شد؟ امروزه بشر تمام تلاش خود را برمبنای تحصیل بیشتر انرژی گذاشته است، پس مزایای وجود انرژی برای معادن بزرگترین مزیت است، اما اگر انرژی نداشته باشیم، بهطورقطع معادن با افت تولید روبهرو خواهند شد. تولید معدنی با یارانه سوخت بهشرطی به هدف میرسد که ماحصل آن در صنایع داخلی مصرف شود. در غیر این صورت، همچنان که در تولیدات کشاورزی صادرات آب مجازی مطرح است (یعنی با کشت هندوانه عملا در حال صادرات منابع آبی خود هستیم) در این مورد هم همین است؛ اگر منابع معدنی را با سوخت ارزانتری نسبت به کشورهای همجوار استخراجکنیم و حاصل آن را خام بفروشیم، علاوه بر صادرات ذخایر معدنی، سوخت را هم از دست خواهیم داد که میتوان نام آن را صادرات سوخت مجازی گذاشت، اما اگر همین مواد معدنی در چرخه صنعت داخل کشور وارد و به محصول نهایی تبدیل شوند، نهتنها صادرات سوخت مجازی نخواهیم داشت، بلکه ارزشافزودهای نصیب کشور میشود و این فرآیند نقطه قوتی برای رقابتپذیری تولیدات ما با سایر رقبا خواهد شد. آلودگی هوا در اثر مصرف سوخت در معادن، بهشکلی که در شهرها و مناطق پرتراکم صنعتی مشاهده میشود، وجود ندارد. علت هم متفرق بودن معادن و وسیع بودن محدوده عملیات معدنی است. بنابراین، میتوان گفت در این مورد با خطر جدی آلودگی هوا روبهرو نیستیم، اما بهمعنای آن نیست که میتوان نسبت به استانداردهای زیستمحیطی در تولید گازها و سایر آلایندههای زیستی بیتوجه بود. باید برای استفاده از ماشینآلات کممصرف و فیلتراسیون غبار و گازهای خروجی ماشینآلات و کارخانجات فرآوری، میزان آلودگی را کاهش دهیم و از طرفی، همانطور که پیشازاین هم اشاره شد، باید مانع خامفروشی و خروج مواد معدنی یارانهای بدون فرآوری (چه بهصورت مستقیم و چه بهصورت کنستانتره و شمش) شویم. متاسفانه هنوز برای بسیاری از معادن ما عمر مشخصی تعریف نشده است و بههمین دلیل در بسیاری از مواقع معدنکاری با هزینههایی بیشتری انجام میشود، در حالی که اگر پیشبینی درستی از فعالیت معدنی وجود داشته باشد، میتوان برای تامین سوخت و انرژی آن برنامهریزی مقرونبهصرفهای داشت. باید توجه داشت که بهطورقطع معادن کوچک در هر تغییری آسیبپذیرتر هستند و زودتر دچار بحران و چالش میشوند. بنابراین، شایسته است که این معادن بیشتر موردتوجه قرار گیرند. برای مثال، لازم است با حمایت بیشتر از محصولات و تولیدات آنها و توسعه روابط مالی این معادن با بانکها به بهرهبرداران خرد کمک کرد. یکی از مهمترین ناتمامها درباره مصرف بیرویه سوخت، نداشتن نظارت دقیق بر حملونقل مواد معدنی و میزان سوخت موردنیاز بخش تولید است. اگر این دو بهخوبی کنترل و رصد شوند، احتمال تخلف، استفاده بیرویه یا قاچاق از بین خواهد رفت و نیازی به سایر کنترلگرها نیست. البته باید گفت همانطور که نمیتوان یک نسخه واحد برای همه دردها نوشت، برای معادن هم نباید یک دستورالعمل واحد در نظر گرفت و برای همه معادن به اجرا گذاشت؛ چرا که هر معدن پارامترهای خاص خود را دارد و ممکن است یک تغییر باعث جهش در یک معدن و ورشکستگی در معدن دیگر شود./روزنامه صمت