رضا پدیدار ـ رئیس کمیسیون انرژی و محیطزیست اتاق تهران
آخرین تحقیقات و مطالعات انجامگرفته در مراکز علمی و سیاستگذاری انرژی در جهان نشانگر آن است که درحالحاضر، جهان در حال دست و پنجه نرم کردن با چالشی سخت برای کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و اعتماد به منابع انرژی پاک و تجدیدپذیر است. برای تحقق این هدف، باید در گام نخست پیچیدگیهای موجود در مسیر دستیابی به اینگذار درک و بررسی شود. در غیر این صورت، این پیچیدگیها ممکن است منجر به انتظارات غیرواقع در جهان شود.واقعیت آن است که از سال ۲۰۲۱ حدود ۷۷ درصد از انرژی موردنیاز کشورهای جهان، از محل سوختهای فسیلی تامین شده است و این آمار، حکایت از وابستگی جهان به سوختهای فسیلی دارد و همین وابستگی موجب میشود هرگونه تصمیمگیری درباره این منابع انرژی با دشواریهای جدی همراه باشد. البته باوجود اینکه منابع انرژی تجدیدپذیر مانند انرژیهای خورشیدی، بادی و هیدروژنی، همگی گزینههای جانشین قابلاعتمادی هستند، اما انتظار جایگزینی سریع آنها بهجای سوختهای فسیلی، انتظاری غیرواقعی خواهد بود. در رویکرد گام به گام، گاز طبیعی نقشی کلیدی بهعنوان منبع انرژی در حالگذار، ایفا میکند. اگرچه گاز طبیعی، خود یک سوخت فسیلی بهحساب میآید، اما میزان گازهای آلاینده آن، کمتر از زغالسنگ و نفت است. گاز طبیعی را میتوان بهعنوان پلی بین سوختهای فسیلی سنتی و منابع انرژی تجدیدپذیر در نظر گرفت. همچنین، این منبع انرژی، گزینهای برای حفاظت بیشتر از محیطزیست بهشمار میرود و نیروگاههای برق با سوخت زغالسنگ، میتوانند بهسرعت با نیروگاههایی جایگزین شوند که مصرف سوخت اصلی آنها گاز طبیعی است. این جایگزینی کمک خواهد کرد تا میزان انتشار گازهای گلخانهای بهشدت کاهش یابد.
در مرحله بعد، این نیروگاهها قادر خواهند بود تا به نیروگاههایی با سوخت هیدروژن ارتقا یابند. اما در مصرف انرژی جهانی تا سال ۲۰۵۰ باید به محدودیتها نیز بیشتر توجه داشته باشیم، چراکه منابع انرژی تجدیدپذیر مانند انرژیهای خورشیدی، بادی و هیدروژنی، باوجود ظرفیتهای بالقوه، دارای محدودیتهای بسیاری هستند. انرژیهای خورشیدی و بادی بهشکل تناوبی، نسبت به شرایط آبوهوایی و زمان روز، در دسترس خواهند بود. بنابراین، این منابع انرژی چالشی جدی در حوزه تولید پایدار و مستمر برق خواهند داشت. علاوه بر این، زیرساختهای موردنیاز برای بهرهبرداری گسترده از این منابع انرژی، نیازمند سرمایهگذاری مالی و زمانی بسیاری خواهد بود.همچنین، منبع گاز هیدروژن اگرچه یک حامل انرژی قابلاتکا است، اما درحالحاضر نیازمند کمکهایی در زمینه تولید، ذخیرهسازی و توزیع است. توجه به این محدودیتها برای جلوگیری از ایجاد انتظارات غیرواقعگرایانه و خیالی، بسیار مهم است. در این زمینه، باید گفت همکاری بین دولتها، صنایع و موسسات تحقیقاتی برای موفقیت در پیمایش پیچیدگیهایگذار مسیر، حائزاهمیت است. سیاستها باید مشوق سرمایهگذاری در زمینه زیرساختهای انرژی تجدیدپذیر باشند و تحقیق و توسعه را تسهیل و همکاریهای بینالمللی را ارتقا دهند. از سوی دیگر، پذیرش جایگاه انرژیهای تجدیدپذیر و سرمایهگذاری در زمینه فناوریهایی مانند ذخیرهسازی پیشرفته انرژی، یکپارچگی شبکه و تولید هیدروژن سبز، فرآیندگذار بهسوی استفاده از انرژی پاک را شتاب خواهد داد. بنابراین باید توجه داشت که هرگونه انتظارات غیرمعقول برای مصرف انرژی سال ۲۰۵۰، ممکن است مانع پیشرفت شود.
تنها با رویکرد واقعبینانه و عملیاتی، میتوان بر چالشهای این گذار، فائق آمد و برای نسلهای آینده انرژی پایدار ایجاد کنیم.البته باتوجه به تنشهای کنونی سرتاسر جهان، بحران انرژی در عرصه جهانی، امنیت انرژی را به سرلوحه سیاستگذاریهای بینالمللی سوق داده و حرکت بهسوی بکارگیری فناوریهای انرژی پاک را تقویت کرده است. بر همین اساس، سرمایهگذاری در انرژیهای پاک با سرعت بیشتری نسبت به سوختهای فسیلی در حال افزایش است.از طرفی، بحران جهانی انرژی نیز روندگذار از سوختهای فسیلی و گرایش به استفاده از سوختهای پاک را تسریع کرده و انتظار میرود رشد سالانه تقاضا از ۲.۴ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۲۳ به حدود ۰.۴ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۳۰ کاهش یابد. این روند نیز میتواند با تغییر گزارشهای پیشبینی تولید و مصرف جهانی انرژی، اوج تقاضا را در گزارشهای چشمانداز با تغییرات جدی مواجه کند. / روزنامه صمت