در سالهای اخیر، یکی از چالشهای اساسی در حوزه منابع آب در ایران، فقر آبی و کمبود منابع آبی است که بر زندگی، رفاه اجتماعی، محیطزیست و توسعه پایدار کشور تاثیرات جدی گذاشته است.
یکی از راهحلهای اساسی برای مقابله با فقر آبی، مدیریت بهینه منابع آب است. برنامهریزی مطلوب برای بهرهبرداری از آبهای سطحی و زیرزمینی، کاهش تلفات آب، ترویج کشاورزی پایدار و افزایش بهرهوری در مصرف آب در بخشهای مختلف اقتصادی و اجتماعی، از جمله راهکارهای موثر در این زمینه هستند.منابع آب تجدیدپذیر ایران حدود ۱۰۳ میلیارد مترمکعب برآورد شده است که البته مراکز پژوهشی مختلف از جمله مرکز مطالعات آب اتاق ایران این عدد را ۸۹ میلیارد مترمکعب برآورد میکنند. خلاف باورهای رایج فعلی، کمبود آب کشور بهراحتی قابلجبران نیست و اگر تمام پروژههای شیرینسازی آب در کشور بهبهرهبرداری برسند، حجم آب تولیدشده حدود ۱۰۱ میلیارد مترمکعب خواهد بود که جوابگوی مصرف ما نیست و حجم بسیار کوچکی از مصرف ما است. هم در آب سطحی و هم زیرزمینی؛ بخش کشاورزی مصرفکننده آب با فاصله زیاد از سایر بخشها است. ۶۵ درصد جمعیت ایران در حاشیه فلات مرکزی زندگی میکنند، کمابیش سرانه قریب به اتفاق این استانها زیر ۵۰۰ مترمکعب است و این یعنی بیشتر ساکنان کشور در شرایط فقر آبی شدید زندگی میکنند. در این گزارش به برخی از عوامل فقر آبی و راهحلهای ممکن برای مقابله با آن پرداخته است.
رفع فقر آبی نیازمند تلاشهای همهجانبه است
براساس استانداردهای جهانی، بحران آبی به وضعیتی گفته میشود که سهم هر نفر از منابع آب کمتر از هزار مترمکعب باشد. در روزی که سرانه به زیر هزار مترمکعب برسد، مردم دیگر نمیتوانند با باز کردن شیر آب بهراحتی به آب سالم و بهداشتی دسترسی پیدا کنند، زیرا آبی برای تصفیه در اختیار نداریم. کاهش سرانه آب به مفهوم اجرای جیرهبندی آب است و روستاییانی که برای آوردن آب با ساعتها پیادهروی به چشمهها سر میزدند، با کاهش سرانه باید روزها در پی آب مسیرهای طولانیتری را بپیمایند تا ظرفی آب برای خانه خود مهیا کنند.هر درجه افزایش دمای کره زمین منجر به افزایش تبخیر چند هزار میلیارد مکعبی آب در ایران میشود؛ بهنحویکه تا سال ۲۰۴۰ ما سیزدهمین کشور از جهت آسیبپذیری از بحران آب خواهیم بود. آمارها منابع آب زیرزمینی و تجدیدناپذیر کشور را ۴۰۰ میلیارد مترمکعب برآورد میکنند که از این میزان ۱۴۰ میلیارد مترمکعب را مصرف کردیم. در ۴۰ سال گذشته با برداشت بیرویه، مسئله افزایش شوری آب را هم داریم که لزوم سرمایهگذاری سنگینتر برای تسویه آب را الزامی میکند. آگاهی عمومی درباره اهمیت حفاظت از منابع آب، بهرهوری از آب و اقدامات مدیریتی، نقش مهمی در مقابله با فقر آبی دارد. از طرفی، برنامههای آموزشی و اطلاعرسانی به جامعه درباره مصرف آب بهینه، کاهش هدررفت آب و اهمیت حفاظت از منابع آب، میتواند به بهبود وضعیت فقر آبی کمک کند. لازم به ذکر است که مقابله با فقر آبی، نیازمند تلاشهای همهجانبه و هماهنگ از سوی دولت، جامعه، بخش خصوصی و افراد عادی است. توجه به مسئله فقر آبی، تدابیر اصلاحی مدیریتی، توسعه فناوریهای پایدار و تشویق به فرهنگ صرفهجویی در مصرف آب، میتواند بهبود قابلتوجهی در وضعیت منابع آب و کاهش فقر آبی در ایران بههمراه داشته باشد.
زنگ خطر کمآبی به صدا در آمد
محمدجواد زارع، کارشناس محیطزیست درباره بحران کمآبی در کشور به گفت: بهتر است در سریعترین زمان ممکن با بهرهگیری از تمام ظرفیتهای ملی از جمله بخش خصوصی، دانشگاهها، خبرگان علمی و جوامع محلی برای مقابله جدی با بحرانی که در پیشرو است، آماده شویم. ایران بهلحاظ موقعیت جغرافیایی در یک منطقه خشک و نیمهخشک قرار گرفته است و منابع آب محدودی دارد. باید قبول کنیم که مشکل کشورمان تنها خشکسالی نیست و منابع آب محدود است و ما باید بهجای مقاومت در برابر این وضعیت، خود را با شرایط اقلیمی و محدودیتهای آبی سازگار کنیم.
وی در ادامه افزود: نباید در برخی مواقع که باران در آنها بهطورتقریبی مناسب است، دلخوش باشیم و زمانی که با کاهش بارش مواجه میشویم، نباید ناامید شویم؛ همانطور که نسلهای قبلی با اقداماتی مانند ساخت قنات و کشت محصولات کمآب و مناسب با آبوهوای منطقه، خود را با شرایط خشک و نیمهخشک سازگار کرده بودند.
انجام اقدامات توسعهای، عامل تشدید بحران کمآبی
این کارشناس اذعان کرد: متاسفانه در سالهای اخیر، سیاستگذاران با انجام اقدامات توسعهای، آنهم بدون توجه به محدودیتهای منابع آب و محیطزیست، کشور را با بحران شدید آبی روبهرو کردهاند. اگرچه بسیاری افراد رشد جمعیت و افزایش مصرف آب در حوزههای آب شرب، کشاورزی و صنعت را بهعنوان عوامل اصلی بروز بحران کمبود آب معرفی میکنند، اما با نگاهی به کشورهای دیگر منطقه که شرایط اقلیمی کمابیش مشابه یا حتی بدتری نسبت به ما دارند، متوجه میشویم که با انجام اقدامات و برنامهریزی دقیق، کارشناسی و سیاستگذاری صحیح، میتوان همزمان با توسعه، مشکلات کمآبی را مدیریت کرد.
وی تصریح کرد: نقش مدیریت در ایجاد بحران آب در ایران بسیار برجستهتر است، زیرا مدیران ذیربط، نقش مردم و ذینفعان محلی را در سیاستگذاری آب بهشدت کاهش داده و تقریبا به صفر رساندهاند.
در ۲، ۳ سال اخیر، براساس آمارها و شاخصهای بینالمللی، هر کشوری که بیش از ۴۰ درصد منابع تجدیدپذیر خود را مصرف کند، با بحران کمآبی مواجه میشود، در حالی که ما بیش از ۸۰ درصد منابع آب تجدیدپذیر خود را مصرف کردهایم. این وضعیت نشاندهنده مدیریت نادرست در زمینه آب است و بحران تامین آب که تا ۲ دهه گذشته بهعنوان دومین بحران مهم کشور مطرح بود، امروزه به بحران اصلی کشور تبدیل شده است.
ضرورت مقابله با بحران آب
این کارشناس بیان کرد: در یک مدیریت صحیح، همراه با حضور دولت و بخش خصوصی یک نظام نهادی مناسب شکل میگیرد؛ اما در کشور ما متاسفانه این اتفاق رخ نداد و در عمل منابع آب بهدست دولتها واگذار شد. با این اتفاق، هرگونه خطر و مخاطرهای مانند خشکسالی و کمبود آب که جزئی از ذات و ویژگیهای این سرزمین است، برعهده دولتها میافتد و مردم بهطورمستقیم مسئولیت آن را به دولتها نسبت میدهند.
زارع در پایان گفت: تغییر اقلیم، مشکلی مختص به کشور ما نیست و کمابیش تمام کشورهای جهان با این مسئله روبهرو هستند. با این حال، خاورمیانه و افریقا بهدلیل ویژگیهای منطقهای خود، بهطورقابلتوجهی از این شرایط تحتتاثیر قرار گرفتهاند. آینده بهدست کشورهایی خواهد بود که خود را برای سازگاری با شرایط جدید آماده کردهاند. علاوه بر این، در چند سال اخیر شاهد اقداماتی هستیم که برخی کشورها سازههای عظیمی را روی رودخانههای مرزی خود احداث کردهاند تا از ورود آب به کشورهای همسایه خود جلوگیری کنند. این اقدامات، علاوه بر استفاده بهینه از منابع آب در مسیر توسعه، به آنها امکان استفاده از این موقعیت برای تحقق منافع سیاسی را میدهد.
مدیریت منابع آبی رشدی نداشته است
امین محمودی، کارشناس محیطزیست و آبخیزداری به گفت: ایران در یک منطقه کمآب قرار دارد که نگهداری، تامین و مدیریت منابع آبی از اهمیت زیادی برخوردار است، چراکه ما کشوری هستیم که تحتتاثیر تحریمهای غرب قرار گرفته و از اینرو باید علاوه بر مسئله آب، تولید بخش کشاورزی را که اصولا تحریمناپذیر است، افزایش دهیم تا هم مشکل مواد غذایی در کشور برطرف شود و هم بتوانیم صادرات و بهطبع ارزآوری بیشتری را تجربه کنیم.
وی در ادامه افزود: متاسفانه در سالهای اخیر در حوزه مدیریت منابع آبی، فعالیتهای چشمگیری انجام نگرفته است، بهطوریکه ما تنها ۳۰ درصد بارندگیهای کشور را ذخیره میکنیم و ۷۰ درصد مابقی از طریق آبهای مرزی به کشورهای دیگر رفته یا بهواسطه تبخیر آب از بین میرود.
این کارشناس بیان کرد: برای حل چالش کمآبی در کشور باید بهسمت اجرای عملیات آبخیزداری و آبخوانداری حرکت کنیم. آبخیزداری یعنی اینکه در موارد کسری بارش کاری کنیم که آب ناشی از بارندگی به دل سفرههای زیرزمینی هدایت شود. بهترین وسیله برای این اتفاق، ریشه درختان و گیاهان است که آب را به دل زمین نفوذ میدهد و مانع از ایجاد سیلابهای فصلی شده و از خروج آب کشور جلوگیری میکند.
بحران ریزگردها جدی است
محمودی خاطرنشان کرد: زمانی که آب به سفرههای زیرزمینی هدایت شود، خاک حاصلخیز شده و ریزگردها پخش نمیشوند. معضل ریزگردها اتفاقی است که در استانهای غربی بهوفور مشاهده میشود و مشکلات عدیدهای را پدید آورده است. بههمیندلیل، کشورهای مختلف دنیا اجرای عملیات آبخیزداری و آبخوانداری را پیشنهاد میکنند؛ در این مدل آبهای ناشی از بارندگی با روشهایی از جمله احداث کانالهای آبی؛ توسعه جنگلکاری، کشت پوشش گیاهی به زیر زمین انتقال داده شده و بدینوسیله از تبخیر آب جلوگیری شده و در فصول گرم نیز میتوانیم از این آب انتقال داده شده به زیر زمین، برای توسعه مصارف شرب، صنعتی و کشاورزی استفاده کنیم.متاسفانه هر ساله سیلابهای فصلی سبب افزایش خسارتها به زیرساختهای کشور میشوند، در حالی که میتوانیم با توسعه آبخیزداری این خسارتها را کاهش دهیم. طی سالیان اخیر، بیشتر بودجه آبی کشور صرف سدسازی شده، از طرف دیگر، باید گفت که هزینه ساخت یک سد بهطورمتوسط حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان و این در حالی است که هزینه یک سال اجرای برنامه آبخیزداری که در برنامه ششم توسعه تکلیف شده، ۲ هزار میلیارد تومان است، بنابراین با یکپنجم بودجه ساخت یک سد میتوانیم ۲ میلیون هکتار آبخیزداری انجام دهیم و در کانونهای اولیه، سیل را مهار کنیم.
وی در پایان گفت: بهطبع وقتی تصمیم بر این شود که منابع آبی بهسمت سفرههای زیرزمینی هدایت شود، خود به خود بحث آبخیزداری موردتوجه قرار میگیرد، اما آبخیزداری طی سالیان اخیر باوجود توجه مسئولان، نسبت به کشورهای دیگر عقب افتادگیهای زیادی داشته که ضرورت دارد هرچه بیشتر موردبرنامهریزی قرار بگیرد. ضرورت آبخیزداری برای حفظ منابع آبی کشور پر واضح است. بنابراین، اگر این مسئله برای مسئولان اهمیت دارد، باید علاوه بر عزم جدی در اجرایی شدن آن، بودجه کافی نیز به آن اختصاص دهند تا بهسرعت در دستور کار قرار گیرد و اجرایی شود.
سخن پایانی
فقر آبی در کمین ایران است. قرار است سرانه آب تجدیدپذیر کشور در سال ۱۴۲۰ بهازای هر نفر به زیر هزار مترمکعب برسد. این یعنی تنشهای آبی که در فلات مرکزی ایران شاهد آن بودیم، در این افق، به سراسر کشور تسری خواهد یافت و استانهای مختلف با همدیگر بر سر آب درگیر میشوند. گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد که با فرض جمعیت ۱۰۶ میلیون نفری برای ایران، در سال ۱۴۲۰ سهم هر ایرانی از آب تجدیدپذیر به ۹۷۶ مترمکعب کاهش خواهد یافت و این یعنی فرونشست زمین بهدلیل حفر چاه بیشتر افزایش مییابد و جیرهبندی آب در سراسر کشور اجرا میشود. تشدید پدیده فرونشست، جان و مال ایرانیان را در معرض خطر قرار میدهد، زیرا ممکن است یک روز در حالی که در خیابان راه میرویم، زیر پایمان خالی شده و به چندین متر زیر زمین سقوط کنیم. آنطور که مهرزاد احسانی، مدیرکل دفتر مدیریت بههمپیوسته منابع آب حوضههای آبریز فلات مرکزی شرکت مدیریت منابع آب میگوید: در آینده، ناگزیر خواهیم بود ولخرجیهای آبی را فراموش و کمتر آب مصرف کنیم. در آینده باتوجه به کاهش سرانه آب، تنشهای آبی را شاهد خواهیم بود و بههمینخاطر نیاز است که به برنامههای سازگاری با خشکسالی بیشتر توجه شود./ روزنامه صمت