سوریه کشوری است که در سالهای اخیر ارتباط سیاسی و نظامی و حتی امنیتی بالایی با ایران داشته و همواره درعرصۀ بینالمللی مورد حمایت ایران قرارداشته و دارد. تا جاییکه ایران حتی در دوره درگیر این کشور با داعش نیز، به صورت مستقیم وارد این عرصه شد و بعد از نابودی این گروهک و خروج آن از این سرزمین، همچان در عرصۀ سیاست بینالملل نیز از دولت سوریه و یکپارچگی آن دفاع کرده و میکند.
با این حال، در بخش اقتصادی، روابط هرگز به کیفیت عرصههای نظامی، سیاسی و امنیتی نبوده و نیست که شاید مهمترین دلیل آن را بتوان عدمرغبت دولت یازدهم و دوازدهم برای ارتباط گسترده اقتصادی و تجاری با این کشور و تمرکز بر برجام دانست؛ این در حالی بود که بلافاصله بعد از پایان جنگ، میشد و باید ارتباط اقتصادی و تجاری بین دو کشور افزایش مییافت به ویژه اینکه سوریه در زمرۀ کشورهای نفتی جهان قرار دارد و ارتباط متحکم با این کشور میتواند ایران را در بخش انرژی تقویت کند.
نکتۀ مهم دیگر اینکه طبق برآوردها، سوریه در زمان جنگ با داعش تنهادر صنعت نفت، حدود یکصد میلیارد دلار خسارت دید و نیاز دارد ضمن اصلاح برنامههای توسعهای خود، روابط اقتصاد و تجاری خود را با کشورهای همگرا و شرکای سیاسی خود توسعه دهد تا با ضمانت اجرایی بالاتری ضمن جبران عقبماندگی، بتواند به سمت توسعه و آبادی حرکت کند. در این بین، قطعاً ایران از هر جهت بهترین گزینه برای دولت سوریه خواهد بود.
جایگاه ویژه ایران در صنعت نفت و به طور خاص اوپک، نفوذ سیاسی در کشورهای نفتخیز، دانش روز و فناوری توسعهیافته ایران در بخش صنعت نفت و پتروشیمی، غنای کشو در بخش نیروی انسانی متخصص و کارآزموده، پایین بودن هزینههای همکاری با ایران، ارتباط تنگاتنگ در بالاترین سطح حکومتهای دو کشور، ارتباط فرهنگی و دینی در هم تنیده و دیگر دلایل، به خوبی ضرورت و چرایی فعالیت ایرن در صنعت نفت سوریه را نشان میدهد.
علاوه بر این وارد، سوریه حالا تصمیم جدی برای بازسازی تأسیسات صنعت نفت خود گرفته و تلاش دارد در کمترین زمان بتواند با راهاندازی آنها و رسیدن به بالاترین تولید ممکن با بازیابی چاههای نفت تخریبشده و اقدام جدی در بخش اکتشاف و استخراج، ارزآوری لازم برای سازندگی کشور را تأمین کند که تبعاً برای نیل به این مهم چشم دوست به کشورهای متحد خود به ویژه ایران دوخته است. این مهم الته یک بازی دو سربرد است چراکه از طرفی سوریه میتوان از تجربیات و توان فنی ومهندسی ایران بهره ببرد و از طرف دیگر ایرن نیز میتواند سرمایهگذاری مطلوبی داشته باشد که هم به ارزآوری برسد و هم نفوذ اقتصادی خود را در منطقه افزایش دهد که خوشبختانه در سالهای جاری با همگرایی و همگامی دولت و مجلس د عرصه سیاست بینالملل و دیدگاههای واحد آنها، این امر تا حد زیادی امکانپذیر است. از طرف دیگر، اشتغالزایی خوبی نیز برای متخصصان ایجاد میشود که یا به صورت مستقیم و یا در قالب شرکتهای دانشبنیان بتوانند در این مسیر ظرفیتهای خود را به کار بگیرند.
با این همه اما ایران باید بتواند در قالب نمایشگاههای فصلی، دائمی و منطقهای، توانمندیهای خود و دستاوردهای مهندسی و تجهیزات پیشرفته را در معرض معرفی قرار دهد چون به هر حال عرصه اقتصادی فضای رقابتی دارد و کشوری موفق میشود که بتواند با بالاترین کیفیت ممکن و کمترین هزینه، بهترین نتیجه را تضمین کند. دراین راه قطعاً رقبای چینی و روسیهای نیز حضوری پررنگ خواهند داشت که این کار را برای ایرانیها تا حدی سخت میکند.
فراس قدّور؛ وزیر نفت سوریه پیشتر اعلام کرده بود که دولت سوریه هفت بلوک زمینی در شمال و جنوب سوریه را برای سرمایه گذاری نفتی به اضافه سه بلوک فراساحلی آماده آغاز عملیات اکتشاف را برای سرمایه گذاران داخلی و خارجی پیشنهاد کرده است.
در پایان باید اذعان کرد از شواهد امر پیداست که سوریه برای بازسازی همهجانبه خود و رسیدن به تعادل و شرایط عادی، رو درآمدهای نفتی خود حساب ویژهای باز کرده است و آن را کوتاهترین مسیر ممکن برای ارزآوری میبیند؛ مسیری که میتواند از آن به عنوان شاهراه رسیدن به تعادل اقتصادی بهره ببرد. در این راه اما هم نیازمند سرمایهگذاری گسترده خارجی است و هم بیش از همیشه به نیروی انسانی متخصص و خدمات فنی و مهندسی نیاز دارد.
کلام آخر اما اینکه سرمایهگذاری در صنعت نفت سوریه هم سبب تحکیم رابط سیاسی و نظامی دو کشور میشود، هم ارتباط اقتصادی و تجاری را توسعه میدهد و علاوه بر نفت، در صنایع دیگر نیز بستر لازم را برای توسعۀ تجارت فراهم میکند. از طرف دیگر، ضمن افزایش نفوذ اقتصادی ایران در منطقه، زمینهساز ارزآوری بالا از مسیر خدمات فنی و مهندسی و همچنین اشتغالزایی تخصصی خواهد شد.