محمدعلی خطیبی-کارشناس انرژی
در سالهای اخیر الگوی مصرف انرژی بهگونهای بوده که بخش تولید از میزان بالای تقاضا فاصله گرفته است، در نتیجه حجم بالای مصرف، کمبود گاز را در فصلهای سرد سال به یک امر عادی تبدیل کرده، همانگونه که کمبود برق در فصل تابستان طبیعی است. این اتفاقات از گذشته قابلپیشبینی بوده و هشدارهایی برای افزایش تولید داده شده بود.اما بهدلیل مشکلات مختلف، سرمایهگذاریهای لازم در بخش زیرساختی انرژی آنطور که باید انجام نگرفت و این موضوع کمبودهایی را بهوجود آورد. در سالهای اخیر، میزان مصرف گاز در بخش خانگی و صنعت گسترش زیادی یافته است، بنابراین این موضوع ضرورت دارد تا با تقویت زیرساختها توان تولیدی هرچه سریعتر افزایش پیدا کند.باتوجه به وابستگی بالای بخش خانگی به گاز، باید تحولات اساسی در سیاستگذاریهای انرژی اعمال شود، چراکه درحالحاضر این حجم از انرژی خانگی به یک سوخت وابسته است.
از سوی دیگر، باید در فصل سرد سال از ظرفیتهای ذخیرهسازی بهنحواحسن استفاده شود و در فصلهای دیگر تولید معطل نماند، بهطبع در چنین شرایطی نیازمند مدیریت هوشمندی هستیم که ذخیرهسازیها در شرایط پرمصرف به کمک بیایند؛ همانند مصرف سوختهای مایع که درباره جایگزین بنزین در فصل تابستان مطرح میشود تا ذخیرهسازی بنزین کمبودها را پوشش دهد، درباره کمبود گاز هم وضعیت باید بههمینصورت باشد.در گذشته شرکتی با نام شرکت ذخیرهسازی گاز در کشور فعالیت داشت که کار این شرکت، ذخیرهسازی گاز در نقاط مختلف کشور بود، متاسفانه این شرکت به دلایل مختلفی که در آن زمان مطرح شد، منحل شد و حالا نتیجه آن رامیبینیم.باید به این موضوع توجه داشت که بخش خانگی میتواند برای مصرف از ۲ یا چند سوخت استفاده کند، اما بهدلیل عدمسرمایهگذاریهای مناسب و بهویژه ادامهدار شدن تحریمها و انحلال شرکت ذخیرهسازی در دولت قبل و نبود تمهیدات لازم برای ذخیرهسازیها باعث این کمبودها شده است.
همچنین، سیستمهای مصرف در کشور بهینهسازی نشدهاند و با هدررفت انرژی مواجهیم و باید با سرمایهگذاری کیفیت این سیستمها را ارتقا داد و بهرهوری را هم بالا برد تا با کمترین مصرف، میزان متعادل رفاه برای مردم ایجاد شود.اگر بخواهیم مقایسهای داشته باشیم، با مقایسهای ساده نسبت به سایر کشورها بهلحاظ میزان جمعیت و اندازه مصرف انرژی درمییابیم که میزان مصرف ما نسبت به جمعیتی که داریم، بالا است.البته بخشی از این قضیه بهدلیل فرهنگ مصرفی در کشور است که بهینه نیست و بیش از اندازه مصرف میشود که این موضوع را میتوان درباره میزان مصرف بنزین در کشور هم مشاهده کرد. در حالی که در دنیا متوسط مصرف بنزین ۴ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر است، خودروهای ما متوسط بیش از ۱۰ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر مصرف دارند که باید این عوامل در بخش صنعت موردبررسی قرار گیرد.البته لازم است تا بررسیهایی نیز بهمنظور جلوگیری از اتلاف انرژی در بخش خانگی و در بخش صنایع و نیروگاهها صورت گیرد تا اسراف انرژی کمتر شود و راندمان انرژی افزایش یابد و میزان بهرهوری هم رشدکند.
دولت باید صنایع را موظف کند تا بهرهوری وسایل گازسوز تولیدی را افزایش دهند و همه دارای گرید A شوند.