تبریز- «پیمانسپاری ارزی تجربه ای شکستخورده در بسیاری از کشورها بوده و باید به معایب آن توجه کرد» این جمله بخشی از یادداشت ساسان نیک رفتار خیابانی فعال رسانه ای برای بازار است.
ساسان نیک رفتار خیابانی؛ بازار: مطابق نظام کارکردگرایی ساختاری پارسونزی، جامعه متشکل از ۴ نظام اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است. هر جامعهای برای استمرار کارکرد و حفظ نظام، نیازمند ایجاد تعادل بین اجزای خود است. توجه بیش از حد به یکی از اجزای نظام یا بیتوجهی و سرکوب یکی از آنها، میتواند تعادل نظام را از بین ببرد.
متاسفانه یکی از آسیبهای مدیریت کشور، بیتوجهی به حفظ تعادل چهار نظام مزبور است. این چهار نظام به عنوان اعضای اصلی ساختارمند یک جامعه یا اعضای اصلی یک خانواده هستند که توجه زیاد، یا بیتوجهی به این اعضاء، پیکربندی کل نظام را با مخاطره مواجه میکند.
تخصیص نظام یارانهای در حوزهی انرژی، نان و … یا پرداخت یارانهی مستقیم به مردم، یا اجرای پیمانسپاری ارزی به روش فعلی و چند نرخی بودن ارز، در حالی در کشور انجام میشود که در صورت تخصیص یافتن این مبالغ به مباحث زیرساختی چون نوسازی ناوگان حمل و نقل عمومی، تکمیل و تصحیح مسیرهای حمل و نقل ریلی و جادهای میتوانست مایهی ثمرات درازمدت و اصولی برای کشور باشد.
اختراع دوبارهی چرخ در زمانهای که به مدد انقلاب گوتنبرگی و صنعتی و عصر اطلاعات، شاهد انباشت علم و اطلاعات هستیم، کاری عبث است. امروز به مدد همین اطلاعات، از تجربهی شکستخوردهی بسیاری از کشورها در اجرای روش فعلیِ تخصیص یارانهها و پیمانسپاری ارزی به روش چندنرخی بودن ارز آگاه هستیم.
فشار شدید به نظام اقتصادی، از ترس آشفتگی در نظام اجتماعی، تنها، راهحلی کوتاهمدت است که به مثابهی سوپاپی عمل میکند که سوپاپ اطمینان و پایداری نیست. دیر یا زود این روش، دیگر پاسخگو نخواهد بود و فشار مجموعه روشهای مدیریتی غلط، در حوزهی اقتصاد خود را نشان خواهد داد.
بنابراین بیش از هر زمان دیگر باید به علمباوری بهاء دهیم و با واقعیتهای دنیای امروز مواجه شویم. در قرن بیست و یکم، و در روزگار موسوم به دهکدهی جهانی، خطکشیها، مرزبندیها و تحریمها و … معنا ندارد. باید با کشورهای پیرامون و جهان، در تمامی عرصهها دست به تعامل بزنیم. نرخ ارز را از چند نرخی به تکنرخی تبدیل کنیم و بهتدریج این نرخ را از حالت سرکوب خارج سازیم و همپا با جهان و برای رونق چرخهای اقتصادی کشور به پیمانهای بزرگ جهانی همچون FATF بپیوندیم.
باید با استفاده از ظرفیتهای ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک کشور و منطقه -که کم هم نیستند- در کریدورهای بینالمللی نقشی فعال ایفا کنیم. تبریز و آذربایجان در این میان بهدلیل قرار گرفتن در موقعیت ویژهی سوقالجیشی و قرار گرفتن در مسیر جاده ابریشم از گذشته نقش مهمی در حوزه تجارت داشته است و اینک نیز میتواند به مرکز هاب کشور تبدیل شود، چراکه جزو معدود نقاطی است که در چهارراه کریدورهای شمال-جنوب و شرق-غرب قرار گرفته است. ما باید از اهمیت کریدورها نهایت استفاده را بکنیم و از تحولات منطقه از جمله درگیریهای منطقهی شام و فلسطین و جنگ روسیه و اوکراین استفاده کنیم.
همچنین تحریمهای روسیه، بهترین فرصت است برای اینکه نبض حمل و نقلِ بزرگترین انبار غلهی دنیا را به دست بگیریم و بهجای ترکیه، بتوانیم به مجری انتقال غلات روسیه به دریاهای آزاد در جنوب و اروپا و آفریقا تبدیل شویم و در کنار بهرهمندی از امتیازات حمل و نقل و کلیدداری انتقال غلات روسیه، امنیت غذایی کشور را نیز از این نظر تامین کنیم.
لذا لازمهی توسعهی صادرات غیرنفتی کشور، ارتباط و تعامل سازنده با دنیا است. نمیتوان با کشورهای دیگر قطع ارتباط کرد، اما از آنها خواست تا در راستای تامین منافع کشور ما حرکت کنند. با واقعی شدن نرخ ارز، هم سرمایهگذار و هم ارز بهسهولت وارد کشور میشود. برای این مهم، باید بتوانیم به سیستمهای بانکی بینالمللی وصل شویم. همچنین برای نقشآفرینی در تجارت جهانی و گشایش بازارهای منطقهای و جهانی باید در کریدورهای بینالمللی حضور جدی پیدا کنیم.
در این صورت کریدورها نیز میتوانند در حوزه بینالمللی ایفای نقش کنند و با بهبود شرایط میتوان امنیت غذایی کشور را فراهم کرد. همچنین با ایجاد رونق و اعتماد و اطمینان در میان بازار و جامعه، میتوان از تکنرخی شدن ارز به سمت نرخ ارز واقعی گام برداشت.