بازار، گروه استانها؛ کسب و کارهای نوپا عمدتاً با مشکلات ابتدایی روبرو هستند که نوعاً میتواند حتی سبب دلسردی مالکان کسب و کارها شود. موضوعاتی که اگر به درستی ندیریت نشود حتی به مشکلات حادی تبدیل میشوند. از سوی دیگر اما شرکت های جوان و نوپا به واسطه سر پرشور، علم و دانش و بهره فنی و به خصوص ایده های خلاقانه ای که دارند به سرعت می توانند در کشورمان و طبیعتاً استان سمنان رشد کنند پس در برابر مشکلات، دست شرکت های نوپا چندان خالی هم نیست.
در نتیجه این امر است که برخی کارشناسان عقیده دارند که شرکت های نوپا با قدری همت مضاعف و همچنین مشاوره، می توانند به راحتی از عهده حل مشکلات شان بر بیایند و با سرعت و شتابی باور نکردنی حتی رشد و توسعه نیز داشته باشد به شرطی که نکات مهم را از یاد نبرند.
روایت یک آغاز خوب
نکته مهم اما این جا است که به واسطه تنوع شرکت های دانش بنیان و همچنین تعدد آنها برخی کارشناسان بر این عقیده هستند که عمدتاً شانس یکبار و نهایتاً دوبار در ابتدای کار به شرکت های نوپا روی می آورد و اگر آن را از دست بدهند تا مدت ها باید انتظار بکشند تا قرارداد مناسبی را منعقد سازند. اما چرا شرایط اینطور است؟ آیا این موضوع از بی اعتمادی مسئولان ما به جوانان و شرکت های نوپا بر می آید یا ریشه در کمبود ها و مشکلاتی دارد که دانش بنیان ها و نوپا ها داشته اند؟
در یک میز گرد با حضور سه کارشناس اقتصادی به خصوص حوزه کسب و کار شامل حسن همتیان کارشناس اقتصاد خرد، مرتضی نیک نفس صاحب نظر حوزه دانش بنیان و کسب کار های خرد و مالک عظیمیان از کارکنان یک شرکت فعال حوزه دیجیتال به نکات عمده برای تقویت کسب و کارهای نوپا می پردازیم.
جمع بندی این مباحث نشان می دهد که کیفیت، بازاریابی و تبلیغ، تلفیق جوانی و تجربه و همچنین نظم و پارچوب مهمترین موضوعاتی هستند که یک دانش بنیان و یا شرکت نوپا باید بداند. با ما در این میزگرد همراه باشید تا به اهمیت یک آغاز خوب توسط کسب و کارهای نوپا بپردازیم.
کیفیت کار مهمترین اصل کسب و کار نوپا
عظیمیان: کسب و کارهای خرده پا و تازه کار با برخی چالش ها روبرو هستند که خود پدید بوده و طبیعتاً در بدو امر چه بخواهیم و چه نخواهیم حضور دارند مثلاً ناشناس بودن یا فقدان اعتماد به آنها در بدو امر؛ البته این مشکلات یک شبه هم قرار نیست که حل و فصل شوند و از فردا یکباره کسب و کار نوپا روی غلتط باشد. مهم این نیست که این مشکلات چطور و در چه زمان ایجاد شده اند مهم شیوه مواجهه با این مشکلات است. اگر بپرسید که مشکلات چطور حل می شوند قطعا عوامل متعددی را شامل می شود که یکی از آنها صبوری و تمرکز بر روی ارتقای کیفیت تولیدات و یا خدمات شرکت نوپا است.
اگر کار یک شرکت مثلاً خدمات دانش بنیان فعال در بخش کشاورزی را ۱۰۰ واحد بدانیم قطعاً ۸۰ واحد فعالیت میبایست صرف ارتقای کیفی محصولات و خدمات تولیدی در شرکت باشد و ۲۰ واحد بقیه میبایست شامل معرفی و بازاریابی محصولات باشد این روند در ابتدای کار شرکتهای نوپا الزامی است اما به سرعت باید این شیوه در همان ماههای اول تغییر و اهمیت بخشیدن به بازار یابی و فروش می بایست با شیب ملایم تشدید شود.
عظیمیان، کارشناس: نوپاها محکوم به ارتقای کیفی هستند حتی اگر لازم باشد دو برابر توان کار کنند
نکته اما اینجا است که بازار یابی و فروش و توسعه و .. نباید از سهم کیفیت بکاهد در واقع شرکت نباید سهم ۸۰ واحدی کیفیت را به ۵۰ واحد تقلیل دهد و بجای آن بازاریابی و فروش را گسترش دهد بلکه شرکت باید ۱۰۰ واحد خود را به ۲۰۰ واحد کار ارتقا بدهد که ۱۰۰ واحد آن همچنان سهم کیفیت بماند.
شانس یکبار در خانه نوپا ها را می زند
این نشان می دهد که نوپاها محکوم به ارتقای کیفی هستند حتی اگر لازم باشد دو برابر توان کار کنند با این جملات می خواهیم اهمیت کار کیفی در شرکت های نوپا را برسانیم در واقع وقتی شرکت به عرضه خدمات و محصولات رسید دیگر زمان آزمون و خطا نیست بلکه محصول و خدمات نهایی باید و تاکید می کنیم باید دارای بهترین کیفیت باشد وگرنه شرکت نوپا به سرعت زمین خواهد خورد. به زبان ساه تر کیفیت تولید و خدمات از نان شب هم برای شرکت نوپا الزامی تر است.
بدون تعارف باید گفت که بازار خدمات و تولیدات عرصه باز و فراخی برای حضور همه شرکت های نوپا نیست در نتیجه در یک سال ممکن است که یک شرکت نوپا یک الی دو بار یک شانس طلایی را در مقابل خود ببیند که مثلا یک شرکت بزرگ به او اعتماد کند لذا چون درخواست ها برای همکاری و تولیدات و خدمات بسیار در ابتدای کار اندک است، باید از آن فرصت طلایی به خوبی بهره گرفت لذا اگر کیفیت خدمات و تولیدات عالی نباشد همان یک بار شانس بزرگ و طلایی هم از دست می رود در نتیجه کیفیت می تواند به راحتی پاشنه آشیل یک شرکت شود.
باید دقت داشت که برای بسیاری از شرکت ها و کسب و کارهای نوپا بار دوم و شانس مجددی وجود ندارد و همان یکبار است که اگر بهره ای از آن نبرند به واقع باید گفت که کارشان تمام است چرا که دیگر به آنها اعتماد نمی شود. شرکت های نوپا به مرور این را تجربه می کنند که اگر ده کار با کیفیت ارائه کنند و یک کار بی کیفیت قطعاً همان یک کار بی کیفیت برای خریدار خدمات و کالاها ملاک می شود و دیگر با آنها کار نمی کنند لذا در این بازار که اعتماد این قدر دشوار به دست می آید فقدان کیفیت یک خودکشی بزرگ است.
اهمیت برند سازی و به برند رسیدن
نیک نفس: برای کسب و کارهای نوپا درست است که کیفیت اهمیت دارد اما اگر شما کیفیت خود را از ۱۰۰ واحد به یک هزار واحد هم افزایش دهید اما مشتری و یا خریدار خدمات و محصولات نداشته باشید نمی توانید ادامه حیات داشته باشید در نتیجه بعد از لحاظ کردن اهمیت کیفیت کسب و کارهای بلافاصله باید به سراغ تبلیغات گسترده بروند و منطور اینجا هزینه های زیاد نیست اتفاقا دانش بنیان ها استاد رسیدن به مقصد از راه های ارزان قیمت هستند و این امر می تواند در بستر مجازی برایشان رخ دهد.
تنها نکته مهم در این بین این است که باید بدانیم که برند سازی و به برند رسیدن تقاوت دارد شما برای برند سازی تلاش می کنید یعنی بخش بازرگانی خود را توسعه می دهید تلاش دارید که در بازارهای مناسب خودتان را بروز دهید تا بتوانید مشتری پیدا کنید اما یک مفهوم دیگر هم به برند رسیدن است که آن دست شما به عنوان مالک کسب و کار نیست و باید زمانش فرا برسد در واقع شما در برند سازی بذر می کارید تا با به برند رسیدن محصول بدهد و دیگران شما را بشناسند.
نیک نفس کارشناس: بهترین کار برای برند سازی مشاوره گرفتن از شرکت های حرفه ای این کار است
اگر اولین محصول توسط یک دانش بنیان یا نوپا فروخته می شود یا اولین قرارداد بسته می شود باید نیمی از آن را هزینه کرد برای تبلیغات بعدی و اتفاقاً همان قرار داد بستن خودش یک نوع تبلیغات است و باید آن را اشاعه داد. اهمیت تبلیغات بر کسی پوشیده نیست اما بعضاً کسب و کارهای جوان را شاهد هستیم که می گویند بگذارید جای بیافتیم تبلیغات هم می کنیم! این تفکر واحد تولیدی است که قرار است در دو ماه آتی تعطیل شود چون اصلا اهمیت بازاریابی را ندانسته است شما در یک کسب و کار حق انتخاب ندارید شما محکوم هستید که خودتان را دست کم در حد محدود و فضای مجازی و .. .بشناسانید.
همدیگر را کامل کنید
بهترین کار برای برند سازی مشاوره گرفتن از شرکت های حرفه ای این کار است شرکت هایی که اتفاقاً انها هم نوپا و پر از انگیزه باشد یک نکته مهم اینجا است که شرکت های نوپا به سرعت همدیگر را پیدا می کنند و لذا بهتر است همدیگر را پوشش دهند مانند یک پازل؛ چه می شود اگر یک شرکت تولیدی قطعات آبیاری با یک شرکت سئو و یا تبلیغات قرار داد ببندد برایش تبلیغات کرده و مثلا سایت آنها را در دست بگیرند و با هم توافق کنند که مثلا ده درصد از نخستین قراردادشان برای شرکت سئو ساز باشد.
کافی است بر اثر همین تبلیغات دو قرار داد دیگر بیاید تمام هزینه های تسهیلات یا تبلیغات در می آید که هیچ برای شش ماه آتی هم شرکت تامین مالی نیاز نخواهد داشت قاعدتاً آن شرکت هم باید بپذیرد چرا که او هم مانند شما نوپا بوده و در انتظار مشتری نشسته است و اینطور می توان کم کم به هم کمک هم کرد نخستین مشتری آنها نخستین تبلیغ برای شرکت دیگری است نخستین تبلیغ شرکت دیگری منجر به نخستین قرارداد می شود و این در واقع پولی است که به دو شرکت تزریق می شود.
نکته مهم دیگر این است که باید برای برند سازی حقایق را گفت. اصلا کسب و کارهای نوپا نباید غلو کنند حتی به قیمت از دست دادن مشتری هم که شده کسب و کار نوپا باید بدون غلو و بزرگ نمایی کار خودش را آغاز کند وگرنه محکوم به شکست است. من هم عقیده دارم شانس های طلایی فقط یک بار درب شرکت های دانش بنیان و فعالان نوپای بازار کسب و کار را می زنند و فکر کنید که در همان یک بار غلو ها سبب شود تا شرکت ها نتوانند نخستین مشتری شان را راضی نگهدارند و این آغاز زوال یک شرکت جدید است.
باید طبق ساختار جلو رفت
همتیان: نکات خوبی مطرح شد اما بگذارید من با دو نکته دیگر کار را پیش ببرم یکی ساختار و چارچوب نظام مند و با قاعده و دیگری استفاده از تجربیات دیگران یا افراد یا شرکت های مشابه است. اولین موضوعی که عمدتاً کسب و کارهای جوان تر با آن روبرو هستند این است که در ابتدا ساختاری را در نظر می گیرند مثلا قرار است شرکت دارای سه بخش باشد پشتیبانی، تولید و عرضه اما به مرور شاهد هستیم که این ساختارها رو به زوال می روند.
همتیان کارشناس: شرکت های بزرگ یک شبه پدید نیامده اند در نتیجه نظام مندی و ساختارهایشان به مرور شکل گرفته است
به خصوص قرار گرفتن نسل جوان تر در چارچوب ها قدری دشوار است اما نسل امروز باید بداند که کسب و کار خارج از چارچوب های نظم دهنده موفق نخواهد شد هر چند در ابتدای امر شاید قرار گیری در چارچوب های معین برای نسل امروز حتی زجر آور هم باشد اما باید تاب آورد و تحمل کرد. شرکت های بزرگ یک شبه پدید نیامده اند در نتیجه نظام مندی و ساختارهایشان به مرور شکل گرفته است اما از ابتدا به یک ساختار نظام مند قائل بودند تا به اینجا رسیده اند در نتیجه باید بر طبق ساختار جلو رفت.
یک شرکت بزرگ فقط در صورتی به شرکت نوپا اعتماد می کند که بداند از عهده تعهداتش بر می آید و این امر نیز اتفاقی نخواهد بود در نتیجه یکی از مهمترین مسائل تعیین کننده در انجام تعهد همین چارچوب بندی و نظم دهی به کارها است. شاید در ابتدای امر قدری دشوار باشد اما اجازه بدهید این را بگوییم که اگر کسب و کار نوپا بدون برنامه ریزی، ساختار و نظم دهی کار کند رو به زوال خواهد رفت.
استفاده از تجربیات
مقصود از نظم دهی این نیست که همه کت و شلوار یک دست پوشیده و ساعت هشت صبح در شرکت باشند خیر، مقصود ساختارمند بودن است ممکن است یک شرکت ساعت ۱۰ صبح آغاز به کار کند لذا مقصود ما نظام مندی درونی است نه ظاهری و صوری.
استفاده از تجربیات توامان با نیروی جوانی آخرین نکته ای است که باید گفت مقصود این نیست که هر شرکت نو پا یک پیرمرد ریش سپید را به شرکت بیاورد که بازنشسته هم باشد مثلا ماهی ۱۰ میلیون تومان هم به او حقوق بدهد خیر؛ منظور استفاده از هر تجربه ای است. مثلاً بررسی اینکه یک شرکت نوپا چرا در یک سال اول تعطیل شد خودش یک تجربه است. نیروی جوانی واقعاً کارساز است چرا که سرشار از انگیزه بوده و می خواهد خودش را ثابت کند خوشبختانه جوانان امروز علم خوبی هم دارند اما تنهایی کافی نیست شما باید آن را با تجربه تلفیق کنید.
یک جوانی که یک سال در یک شرکت دانش بنیان کار کرده بیش از مجموع تجربیات دو جوان فوق لیسانس که تازه می خواهند کسب و کار راه بیاندازند، تجربه کرده است چرا که او در محیط واقعی کار حضور داشته و از نزدیک لمس کرده است. لذا باید از این دست افراد استفاده کرد ممکن است فردی با تجربه در سن ۲۱ سالگی باشد لذا اصلا کمیت مهم نیست بلکه این کیفیت تجربیات است که به درد کسب و کارهای نوپا می خورد.