اکوایران: بررسیها حاکی از آن است که از ابتدای دهه ۹۰ تا سال گذشته بهطور کلی نه تنها هرساله ترازنامه بانک مرکزی متورم شده است بلکه سرعت رشد آن طی این سالها افزایش یافته است.
به گزارش اکوایران، پایه پولی از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۲ نه تنها هر سال به صورت متوالی بزرگتر شده است، بلکه سرعت رشد آن نیز در حالت کلی در یک روند صعودی قرار دارد بهطوریکه سرعت رشد آخرین سال مورد بررسی نسبت به ۱۳۹۰ بیش از ۲.۵ برابر شده است.
پایه پولی اصطلاحا به مجموع اقلام ترازنامه بانک مرکزی میشود و با عنوان پول پرقدرت نیز شناخته شده است. به طور کلی به دلیل قابلیت خلق شبه پول توسط بانکها و موسسات اعتباری، هر یک از اقلام اضافه شده به ترازنامه بانک مرکزی به صورت چندبرابر در اقتصاد تزریق میشود که به مجموع آن نقدینگی و به نسبت نقدینگی به پایه پولی، ضریب فزاینده نقدینگی گفته میشود.
بر اساس تعاریف در حال حاضر، مجموع خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی، خالص بدهی دولت و بانکها به بانک مرکزی و خالص سایر داراییها، پایه پولی یا ترازنامه بانک مرکزی را تشکیل میدهند.
افزایش سرعت بسط پول پرقدرت طی ۱۲ سال گذشته
با توجه به رابطه مقداری پول که یکی از اصول اساسی در اقتصاد کلاسیک است، چنانچه در اقتصاد حجم پول در جریان جامعه رشد بیشتری نسبت به رشد تولید کالاها و خدمات داشته باشد، ناچارا سطح عمومی قیمتها افزایش مییابد. نکتهای که در اینجا وجود دارد این است که به پول در جریان جامعه نقدینگی گفته میشود منتها به دلیل اینکه خود نقدینگی از میزان پول پرقدرت موجود در جامعه تاثیر میپذیرد، تغییرات پایه پولی نیز برای کارشناسان از اهمیت والایی برخوردار است.
بررسیها حاکی از آن است در سالهای بین ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۲، نه تنها به طور متوالی حجم پول پرقدرت موجود در جامعه با رشد همراه بوده است، بلکه سرعت رشد آن نیز از روندی صعودی برخوردار است.
مشاهده میشود نرخ رشد پایه پولی در سال ۱۳۹۰ حدود ۱۱.۴ درصد به ثبت رسیده است. سپس در سال ۱۳۹۱ پایه پولی با نرخ رشد ۲۷.۶ درصدی افزایش شدیدی یافته اما مجددا نرخ رشد آن تا سال ۱۳۹۳ تا ۱۴.۱ درصد پایین آمده است.
از سال ۱۳۹۳ به بعد مشاهده میشود پایه پولی هر سال با سرعت بیشتری نسبت به سال گذشته خود افزایش یافته است و نهایتا این روند تا ۱۳۹۸ و رسیدن به نرخ رشد ۳۲.۸ درصدی ادامهدار بوده است.
این درحالیست که سرعت رشد پایه پولی تا سال ۱۴۰۰ با تغییراتی بسیار جزئی همراه بود و در حدود ۳۰ تا ۳۲ درصد قرار داشت. آمارها نشان میدهد پس از این زمان در سال ۱۴۰۱ نرخ رشد ترازنامه بانک مرکزی به ۴۲.۴ درصد رسید که به بیانی قله حداقل ۱۲ ساله متغیر مورد بررسی به حساب میآید. مشاهده میشود نهایتا در سال ۱۴۰۲ نیز نرخ رشد پایه پولی به ۲۹.۴ درصد کاهش یافته اما هنوز در ادامه روند صعودی یک دهه اخیر قرار دارد.
چرا علیرغم تاکید سیاستگذاران پولی بر لزوم کنترل ترازنامه بانک مرکزی، پایه پولی رشد کرده است؟
بهطور کلی بخش بزرگی از رشد پایه پولی بانک مرکزی خارج از کنترل سیاستگذار پولی است چرا که درحال حاضر بر اساس قوانین فعلی عموما فشار ناشی از هزینههای دولت و انباشت ریسک در ترازنامه بانکها در نهایت به ترازنامه بانک مرکزی اصابت میکند و این عامل را با رشد مواجه میکند. همچنین به دلیل اینکه ایران یک کشور با موهبت درآمدهای نفتی است، با ورود درآمدهای صادراتی این کالا خالص دارایهای خارجی بانک مرکزی رشد پیدا میکند و در نهایت پایه پولی در اثرعوامل مختلفی که خارج از اراده سیاستگذار پولی است متورم میشود.